- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وفاق تخم ثباتی نکاشت در دل و دینها به حکم یأس دمیدیم از این فسرده زمینها
2 چو غنچه در پس زانوی انتظار جدایی نشسته در چمن ما هزار رنگ کمینها
3 در این زمانه سر نخوتی کشیده به هرسو ز نقشخانهٔ پا در هوای چنبر زینها
4 غم معاش به تاراج حسن تاخته چندان که لاغری ز میان رفته فربهی ز سرینها
5 نم مروتی از خلق اگر رسد به خیالت چکیده گیر به خاک از فشار چین جبینها
6 نظر نکرده به دل مگذر ای بهار تعین تغافل از چه به صیقل زنند آینهبینها
7 حضور عبرت و اسباب راحت این چه خیال است مژه نبسته به خواب است چشم سایهنشینها
8 به نام شهرت اقبال زندگی نفروشی که زهر در بن دندان نهفتهاند نگینها
9 نفس گداخت خجالت به خاک خفت قناعت ولی چه سود علاج غرض نمیشود اینها
10 تظلم دم پیری کجا برم من بیدل رسید مو به سپیدی کشید پوست به چینها