1 ذوق آمده رخت خوش دلی بر در نه بنما در ناب و داغ بر کوثر نه
2 زان خنده شیرین و لب گلناری لخت جگری بخای و بر اخگر نه
1 نظر بر روی او دزدیده بگشا ز خود گم گرد و بر وی دیده بگشا
2 گل پژمرده ما باغبان چید صبا گو غنچه ناچیده بگشا
1 طعم هلال میدهد زهر فراقت آب را تا تلخ کردی عیش من شیرین ندیدم خواب را
2 درهای رحمت بر رخم تا شام مردن واکنند گر چشم از رویت کند یک صبح فتحالباب را
1 خواهم این بستان پرغم را به شوری درشکست این قفس تنگست بر مرغ تو بال و پر شکست
2 روزگار از خاطرم چون نیل از رخسار شست آسمان بر آتشم چون عود در مجمر شکست