وز آن از ادیب الممالک فراهانی دیوان اشعار 7

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

وز آن سو فرستاد خان اجل

1 وز آن سو فرستاد خان اجل یکی قاصدی تند پا چون اجل

2 به داین به نزدیک یحیای راد که ای برمکی رأی فرخ نژاد

3 برو زود در عرصه خانقاه به همراه این پهلوانان بگاه

4 بیارای پنهان یکی لشگری یکی شورش افکن به هر کشوری

5 سران سپه را سرافراز کن بمردانگی جنگ را ساز کن

6 زد این ببر چند تن پهلوان که باشند صاحبدل و نوجوان

7 پسر باش و کار پدر راست کن پس آنگه زر و سیم درخواست کن

8 اگر فتح کردی در این کار زار ببستی عدوی و گشادی حصار

9 همه رایگان نقد آنجا تراست همه شایگان گنج یغما تراست

10 ترا باد صندوق و یخدان و فرش نجوید کسی از تو تاودان و ارش

11 جوانمرد یحیای فرخنده بخت از این مژده شد شاد و خندید سخت

12 طلب کرد آن پهلوانان گو فرو خواند آن نوجوانان نو

13 دلیر قوی پنجه عبدالمجید که گیتی چو او پهلوانی ندید

14 علی کوهی و عبدل و خانلرا همان مهدی گرد جنگ آورا

15 پس آنگاه بخشید تشریفشان ببستند اندر کمر کیفشان

عکس نوشته
کامنت
comment