1 وترو قدوس و واحد است و صمد وصف او لم یلد ولم یولد
2 بود او اول و بدایت نه هستیش آخر و نهایت نه
3 به قدیم است اولش معروف به دوام است آخرش موصوف
1 از هر چه گمان بر دلم یار نه آن بود پندار بد آن عشق و یقین جمله گمان بود
2 آن ناز تکلف بد و آن مهر فسون بود وان عشق مجازی بد و آن سود و زیان بود
1 باز تابی در ده آن زلفین عالم سوز را باز آبی بر زن آن روی جهان افروز را
2 باز بر عشاق صوفی طبع صافی جان گمار آن دو صف جادوی شوخ دلبر جان دوز را
1 راه فقرست ای برادر فاقه در وی رفتنست وندرین ره نفس کش کافر ز بهر کشتنست
2 نفس اماره و لوامهست و دیگر ملهمه مطمئنه با سه دشمن در یکی پیراهنست