1 بسیار مگو دلا که سودی نکند ور صبر کنی به تو نمودی نکند
2 چون جان تو صد هزار برهم نهد او و آتش زند اندرو و دودی نکند
1 تا گل لعل روی بنمودست بلبل از خرمی نیاسودست
2 دیرگاهست تا چو من بلبل عاشق بوستان و گل بودست
1 تا لب تو آنچه بهتر آن برد کس ندانم کز لب تو جان برد
2 دل خرد لعل تو و ارزان خرد جان برد جزع تو و آسان برد