- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مدار امید وفا از دلی که کین دانست چه جای اینکه ندانست آن و این دانست
2 بتان به غیر جفا نیز کارها دانند نگار ماست که در دلبری همین دانست
3 دلش به محفل گیتی نکرد میل نشاط کسی که لذت سوز دل حزین دانست
4 هر آنکه دید خط و روی وقامت و بر او بنفشه و گل و شمشاد و یاسمین دانست
5 کمال قدرت جان آفرین ترا از جان بیافرید و سزاوار آفرین دانست
6 دل من است که دانست قدر عشق تو را که گوهری ثمن گوهر ثمین دانست
7 (سحاب) در ره عشق بتان نخست از جان گذشت و مصلحت خویش را درین دانست