-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 معاذالله گرت با همدمان رغبت زیاد افتد من بیتاب را از غصه آتش در نهاد افتد
2 دلم خواهد که ساید دیده بر اندام سیمینت چه می گویم که از چشم جهان بینم سواد افتد
3 بخو وصلت روا می داشتم بر دیگران هجران چه دانستم که فالم جمله بر عکس مراد افتد
4 رقیبان حال من باور نمی دارند اگر سوزم الهی آتشی در مردم بد اعتقاد افتد
5 شبی در کلبه ی تاریک عاشق در نمی آیی چرا با دوستان کس این چنین بد اعتماد افتد
6 مبر حاجت بغیر ایدل که در دست کسی نبود اگر ناگه خدا خواهد که در کارت گشاد افتد
7 فغانی زین نظر بازی سیه شد نامه ات تا کی خیالت با خط نو خیز و خال فتنه زاد افتد