تا چند خبر پرسی از بی‌سروسامان‌ها از اسیر شهرستانی غزل 109

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

تا چند خبر پرسی از بی‌سروسامان‌ها

1 تا چند خبر پرسی از بی‌سروسامان‌ها دیوانه کجا باشد در کوه و بیابان‌ها

2 شوریده‌تر ای قمری آشفته‌تر ای مجنون او سرو گلستان‌ها من خار بیابان‌ها

3 آشفته شوم بی‌تو آسوده شوی بی‌من دیدارپرستی‌ها منت‌کش حرمان‌ها

4 آمیزش یک‌رنگی آیینه تماشا کن گرد من و بوی گل سرکار چراغان‌ها

5 دلتنگی عالم را ضامن شده‌ام بی‌تو خاکم نزند آبی بر روی گلستان‌ها

6 عشق من و خوی تو آیینه رسوایی رنگ گل و جوش می پیدایی و پنهان‌ها

7 سرکرده گل‌هایی دیوانه اسیر از تو تا کی نشود نظمش سر دفتر دیوان‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment