- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پرده بردار و صلای می به شیخ و شاب ده صومعه داران عارف را شراب ناب ده
2 آخر ای ابر کرم پرورده فیض توایم دود از ما تشنگان برخاست ما را آب ده
3 از ادب حرفی رقم آموزگار ما نکرد دفتری از حسن خود داری به ما یک باب ده
4 این دل افکنده را یک بار بردار از زمین گر نه داغ مهر تو باشد برو پرتاب ده
5 ترسم از خونریزی زلفت که گیرد دامنت خون دل ها از شکنجش می چکد کم تاب ده
6 خوابش از سر رفت با ما هر که همزانو نشست تاب بیداری نداری تن به جای خواب ده
7 وه که از طوفان عشقت برق دل را آب برد من نگفتم سر به جویم این همه سیلاب ده
8 از حرارت هر شبم ضعف دل افزون می شود یک صباحم از لب خود شربت عناب ده
9 از شکاف دل به چشم جان «نظیری » بیندت روی بر محراب داری پشت بر اصحاب ده