- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا لبت را میل سوی باده و پیمانه شد باده چون پیمانه از شوق لبت دیوانه شد
2 دل چو افتاد از سر کویت جدا، شد هرزهگرد عندلیب یک گلستان جغد صد ویرانه شد
3 بر گل و شمعم نظر در گلشن و محفل بس است بیش ازین نتوان وبال بلبل و پروانه شد
4 تا ابد محروم ماند از لذت دام و قفس هرکه چون مرغ سرایی، صید آب و دانه شد
5 بوستان عشق، آب از چشم مجنون خورده است هرکه بر سر زد گلی زین بوستان دیوانه شد