1 تا سر زلف تو در دست نسیم سحر است راز سربستۀ ما در همه عالم سمر است
2 زاهد ار طعنه بعشاق زند معذور است کار عاقل دگر و شیوۀ مجنون دگر است
1 اگر صبح قیامت را شبی هست آنشب است امشب طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لبست امشب
2 فلک از دور ناهنجار خود لختی عنان درکش شکایت های گوناگون مرا با کوکبست امشب
1 الهی اکبر از تو اصغر از تو بخون آغشتگانم یکسر از تو
2 اگر صد بار دیگر بایدم کشت حسین از تو سر از تو خنجر از تو
1 ای شاه بدرگهت پناه آوردم بر خاک درت روی سیاه آوردم
2 طاعت چو نبود بر بساط کرمت یکعمر بر هوا ره گناه آوردم