-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا خط سبز تو پیدا شده بر عارض آل عارضت ماه تمامیست میان دو هلال
2 بس که دارد مه من شدت الفت برقیب بی رقیبش نتوانم که در آرم بخیال
3 بچه تعبیر تمنای وصال تو کنم من که آن زهره ندارم که برم نام وصال
4 روی بنما که فدای تو شوم ره چه شود من کنم کسب کمال و تو کنی عرض جمال
5 حال من از تو خراب و تو ز من مستغنی چو بپوشم ز تو پیداست چه خواهد شد حال
6 چون رخت گرمی خورشید نمی سوزد دل نیست دلسوز عذاری که ندارد خط و خال
7 طلب وصل خود ای مه ز فضولی مطلب که ز دانا طلب وصل محالست محال