- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا کلک صنع چشم تو سرمشق ناز کرد همچون تذرو ناز تو در چشم باز کرد
2 آمد سلاح غمزهات از بهر هوش من کرد آنچنان به من که به محمود ایاز کرد
3 شهد لبت که باد تبرزد غلام او نرخ نبات مصر به رخ پیاز کرد!
4 قد بلند سرو تو قمری به باغ دید کوکو زد و به پیش تو عرض نیاز کرد
5 لعل از بدخش خیزد و گوهر ز لعل تو داند هرآنکه لعل و گهر امتیاز کرد
6 یابد نوا ز پرده «عشاق » هرکه او زیر و بم ترانه عشق تو ساز کرد
7 جیب قبا چو شانه دریدم ز کوتهی دست قضا که دامن زلفت دراز کرد
8 این طفل اشک راز نهان درون من آمد به نزد مردم و افشای راز کرد
9 نوشید ز سلسبیل و ورود عافیت بهشت هرکس به طاق ابروی تو یک نماز کرد
10 صراف عشق نقد دل طغرل مرا روز ازل به بوته محنتگداز کرد