فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی
فضولی بغدادی

تا مرا سودای شمع عارضت از فضولی بغدادی غزل 174

غزل 174 ام از 629 غزلیات

تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود سینه ام سوزان دلم صد پاره چشمم تر نبود

2 در گریبان دلم روزی که عشقت دست زد هستیم را جز لباس نیستی در بر نبود

3 جان من روزی که شوق جوهر تیغ تو داشت در جهان نام و نشان از جسم و از جوهر نبود

4 از ازل تنها مرا شد درد تنهایی نصیب غالبا این درد را قابل کسی دیگر نبود

5 در جهان جز عاشقی کاری نکردم اختیار چون کنم نسبت بمن کاری ازین بهتر نبود

6 هیچگه غمخانه ام را سیل خون نگشاد در کز بلا صد خیل بهر دیدنم بر در نبود

7 پیش ازین حال فضولی را نمی دیدم خراب در دل او غالبا درد و غم دلبر نبود

شعر قالب : غزل سبک : هندی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود

شاعر شعر تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود چه کسی است ؟

شاعر شعر تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود فضولی بغدادی می باشد.

شعر تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود چیست ؟

قالب شعر تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود غزل است

سبک شعر تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود چیست ؟

سبک شعر تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود سبک هندی است

مضمون اصلی شعر تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
فضولی بغدادی

تا مرا سودای شمع عارضت از فضولی بغدادی غزل 174

غزل 174 ام از 629 غزلیات
بنر