-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا مرا عشق یار غار افتاد پای من در دهان مار افتاد
2 چکنم چون ز گلستان امید دیدهام را نصیب خار افتاد
3 کشتی صبر من چو از غرقاب نتوانست بر کنار افتاد
4 سود نکند نصیحتم که مرا این مصیبت هزار بار افتاد
5 گفتی از صبر ساز دست آویز که تو را عشق پایدار افتاد
6 بیمن است این سخن تو دانی و دل که تو را با من این قرار افتاد
7 رفت در شهر، آب خاقانی کار با لطف کردگار افتاد