- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا جایزی همی نشناسی ز لایجوز اندر طریق عشق مسلم نهای هنوز
2 عاشق نباشد آنکه مر او را خبر بود از سردی زمستان و ز گرمی تموز
3 در کوی عشق راست نیابی چو تیر و زه تا پشت چون کمان نکنی روی همچو توز
4 چون در میان عشق چو شین اندر آمدی چون عین و قاف باش همه ساله پشت قوز
5 گر مرد این رهی قدم از جان کن و در آی ور عاجزی برو تو و دین و ره عجوز