- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا قیامت دمد از خاک من خون آلود لاله از سینه چاک و کفن خون آلود
2 صبح از جامه رنگین شفق مستغنیست پیر کنعان چه کند پیرهن خون آلود
3 می توان یافت که در پای دلش خاری هست گل کند از لب هر کس سخن خون آلود
4 گرچه خون می خورد از رشگ رخت گل به چمن می کند وصف ترا با دهن خون آلود
5 اشگ خونین همه از دیده حیران ریزد گر در آئینه فتد عکس من خون آلود
6 خون خجلت نشود شسته بخون چند طبیب شوئی از دیده خونبار تن خون آلود