- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا خاتم فیروزه مرا یار فرستاد فیروزیم از خاتمه کار فرستاد
2 زین پس مه و خورشید بزنهار من آیند کان شاه مرا خاتم زنهار فرستاد
3 فیروزه کزان روشنی دیده پدیده است یارم ز پی کوری اغیار فرستاد
4 فیروزه فرستاد مرا دوست ندانم یاقوتی از آن لعل گهربار فرستاد
5 یا خاتم دولت را یزدان به من از غیب اندر عوض بخشش کرار فرستاد
6 یا طرفه نگینی است که از بهر سلیمان با ملک جهان ایزد دادار فرستاد
7 از لعل لبش کام نجویم که بیانش در نامه مرا لؤلؤ شهوار فرستاد
8 در نافه زلفش نزنم دست که فضلش از خامه مرا نافه تاتار فرستاد
9 نشناس حقوق کرم دوست امیری کاین گوهرت از مخزن اسرار فرستاد