جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

تا که آمد دیده را بالای جانان از جلال عضد غزل 134

غزل 134 ام از 401 غزلیّات

تا که آمد دیده را بالای جانان در نظر

1 تا که آمد دیده را بالای جانان در نظر خوش نمی آید مرا سرو خرامان در نظر

2 خرّم آن دم کز لب و رخسار او باشد مرا جام باده بر لب و طرف گلستان در نظر

3 چون نظر بر رویت اندازم شود اشکم روان آب در چشم آورد خورشید تابان در نظر

4 چون لب لعلت ببینم حسرتم گردد فزون من چنین لب تشنه و آنگه آب حیوان در نظر

5 هر شبی خاک سر کوی تو بالین من است زان نمی آید مرا ملک سلیمان در نظر

6 بی لب غنچه نمایت دوش رفتم در چمن غنچه می آمد مرا مانند پیکان در نظر

7 امشب ای دیده خیالش می‌رسد مهمان‌پذیر هر چه اندر خانه داری پیش مهمان در نظر

8 زان هوس بگذر جلالا کی ببینی روی او خود کجا آید کسی را صورت جان در نظر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا که آمد دیده را بالای جانان در نظر

شاعر شعر تا که آمد دیده را بالای جانان در نظر چه کسی است ؟

شاعر شعر تا که آمد دیده را بالای جانان در نظر جلال عضد می باشد.

شعر تا که آمد دیده را بالای جانان در نظر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر تا که آمد دیده را بالای جانان در نظر چیست ؟

قالب شعر تا که آمد دیده را بالای جانان در نظر غزل است

مضمون اصلی شعر تا که آمد دیده را بالای جانان در نظر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر