-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا در آن حلقهٔ زلف تو گرفتار شدم سوختم تا که من از عشق خبردار شدم
2 من چه کردم که چنین از نظرت افتادم چارهای کن که به لُطف تو گنهکار شدم
3 خواب دیدم که سر زلف تو در دستم بود بوی عطری به مشامم زد و بیدار شدم
4 تا در آن سلسلهٔ زلف تو افتادم من بیسبب چیست که پیش نظرت خوار شدم
5 برو ای باد صبا بر سر کویش تو بگو که ز مهجوری تو دست و دل از کار شدم
6 جان بلب آمد و راز تو نگفتم به کسی نقد جان دادم و عشق تو خریدار شدم