تا به کی ای از جلال الدین محمد مولوی غزل 1408

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

تا به کی ای شکر چو تن بی‌دل و جان فغان کنم

1 تا به کی ای شکر چو تن بی‌دل و جان فغان کنم چند ز برگ ریز غم زرد شوم خزان کنم

2 از غم و اندهان من سوخت درون جان من جمله فروغ آتشین تا به کیش نهان کنم

3 چند ز دوست دشمنی جان شکنی و تن زنی چند من شکسته دل نوحه تن به جان کنم

4 مؤمن عشقم ای صنم نعره عشق می زنم همچو اسیرکان ز غم تا به کی الامان کنم

5 چونک خیال تو سحر سوی من آید ای قمر چون گذرد ز موج خون خاصه که خون فشان کنم

6 سنگ شد آب از غمم آه نه سنگ و آهنم کآتش روید از تنم چونک حدیث آن کنم

7 ای تبریز شمس دین با تو قرین و چون قرین دور قمر اگر هله با تو یکی قران کنم

عکس نوشته
کامنت
comment