تا چند ز دیدار تو مهجور از حسین خوارزمی غزل 34

حسین خوارزمی

آثار حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

تا چند ز دیدار تو مهجور توان زیست

1 تا چند ز دیدار تو مهجور توان زیست تو جان عزیزی ز تو چون دور توان زیست

2 آنکس که نظر بر چو تو منظور بینداخت گوید که جدا گشته ز منظور توان زیست

3 دریاب مرا چون رمقی هست کز این بیش سودای محال است که مهجور توان زیست

4 بر بوی یکی پرسشت ای عیسی جانها عمری چو من آشفته و رنجور توان زیست

5 بر آرزوی آب زلالی ز وصالت در آتش هجران تو محرور توان زیست

6 در کوی تو بر بوی تو ای حور پریوش فارغ شده از روضه و بی حور توان زیست

7 گر چشم حسین از غم تو اشک ببارد ناگشته بسودای تو مشهور توان زیست

عکس نوشته
کامنت
comment