بی نقاب آن جمال نتوان دید از شمس مغربی غزل 79

شمس مغربی

آثار شمس مغربی

شمس مغربی

بی نقاب آن جمال نتوان دید

1 بی نقاب آن جمال نتوان دید در رخش جز مثال نتوان دید

2 روی او را بزلف و خال توان دید بی زلف و خال نتوان دید

3 بخیالش از آن شدم قانع که از او جز خیال نتوان دید

4 خود جمال کمال روی ترا بی حجاب جلال نتوان دید

5 ذات مخفی است از صفات کمال بی صفات کمال نتوان دید

6 آفتابی است در ظلال نهان زو بغیر از ظلال نتواندید

7 بپذیرد زوال مهر رخش مهر او را زوال نتواندید

8 همه گرد سراب میگردیم چونکه آب زلال نتواندید

9 مغربی هیچ چیز از آن عنقا بجز از پر و بال نتوان دید

عکس نوشته
کامنت
comment