جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

مگر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 423

غزل 423 ام از 6329 غزلیات

مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است

1 مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است که چنین مشک تتاری عبرافشان شده است

2 مگر از چهره او باد صبا پرده ربود که هزاران قمر غیب درخشان شده است

3 هست جانی که ز بوی خوش او شادان نیست گر چه جان بو نبرد کو ز چه شادان شده است

4 ای بسا شاد گلی کز دم حق خندان است لیک هر جان بنداند ز چه خندان شده است

5 آفتاب رخش امروز زهی خوش که بتافت که هزاران دل از او لعل بدخشان شده است

6 عاشق آخر ز چه رو تا به ابد دل ننهد بر کسی کز لطفش تن همگی جان شده است

7 مگرش دل سحری دید بدان سان که وی است که از آن دیدنش امروز بدین سان شده است

8 تا بدیده است دل آن حسن پری زاد مرا شیشه بر دست گرفته است و پری خوان شده است

9 بر درخت تن اگر باد خوشش می‌نوزد پس دو صد برگ دو صد شاخ چه لرزان شده است

10 بهر هر کشته او جان ابد گر نبود جان سپردن بر عاشق ز چه آسان شده است

11 از حیات و خبرش باخبران بی‌خبرند که حیات و خبرش پرده ایشان شده است

12 گر نه در نای دلی مطرب عشقش بدمید هر سر موی چو سرنای چه نالان شده است

13 شمس تبریز ز بام ار نه کلوخ اندازد سوی دل پس ز چه جان‌هاش چو دربان شده است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است

شاعر شعر مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است چه کسی است ؟

شاعر شعر مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است چیست ؟

قالب شعر مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است غزل است

مضمون اصلی شعر مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر