مگر شد آشکارا قحط از عطار نیشابوری الهی نامه 5

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

مگر شد آشکارا قحط سالی

1 مگر شد آشکارا قحط سالی به پیش خلق آمد تنگ حالی

2 سراسیمه جهانی خلقِ محبوس شدند از بهرِ باران پیشِ طاوس

3 که باران می‌نیاید آشکارا دعائی کن زحق در خواه ما را

4 پس آنگه گفت طاوس ای عزیزان نگردد ابر بر بیهوده ریزان

5 شما را گر چه جز باران طلب نیست اگر باران نمی‌بارد عجب نیست

6 عجب اینست کز چندین گنه کار نبارد سنگ بر مردم بیکبار

7 اگرچه میغ ترک آسمان کرد تعجّب گر کنی زان می‌توان کرد

8 که نکشافد زمین از شومی ما خورد ما را ز نامعلومی ما

9 تو پنداری که ازمردانِ راهی کدامین مرد، سرگردانِ راهی

10 چو پندار تو برگیرند از پیش کسی مرده سگی برخیزد از خویش

عکس نوشته
کامنت
comment