- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جز این که در فراق تو خاکی بسر کنم آن فرصتم کجاست که کار دگر کنم
2 خوش آن زمان که پیش تو چون رو دهد وصال بنشینم و حکایت هجر تو سر کنم
3 دردا که از گذار غمت در بساط دل اشگی نماند کز ستمت دیده،تر کنم
4 در سنگ خاره نیست اثر ناله را و من می نالم آنقدر که دلت را خبر کنم
5 تا توتیای دیده من خاک پای تست حیفست گریه گر من خونین جگر کنم
6 تا با شدم بدیده دل قطره ای طبیب زنهار ترک گریه شام و سحر کنم