اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای
اوحدی مراغه‌ای

روی خود بنمود و هوش از اوحدی مراغه‌ای غزل 184

غزل 184 ام از 1326 غزلیات

روی خود بنمود و هوش از ما ببرد

1 روی خود بنمود و هوش از ما ببرد طاقت و هوش از تن شیدا ببرد

2 دل شکیب از روی خوب او نداشت زان میان بگذاشتیمش تا ببرد

3 روی او چون دید نقش ما و من نام من گم کرد و رخت ما ببرد

4 زین جهان من داشتم جان و دلی این به دست آورد و آن در پا ببرد

5 من چنین در جوش و آتش ناپدید گر نهان آمد، مرا پیدا ببرد

6 دانش و دین مرا آن چشم ترک روز غارت بود، در یغما ببرد

7 از دل من بود هر غوغا که بود پیش او رفت آن دل و غوغا ببرد

8 راه فردا بر گرفت از امشبم کامشبم بگرفت و تا فردا ببرد

9 تا قیامت هر که گوید سرعشق قطره‌ای باشد، کزین دریا ببرد

10 جای آن هست ار کنی جوش و فغان اوحدی، کش عشق او از جا ببرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روی خود بنمود و هوش از ما ببرد

شاعر شعر روی خود بنمود و هوش از ما ببرد چه کسی است ؟

شاعر شعر روی خود بنمود و هوش از ما ببرد اوحدی مراغه‌ای می باشد.

شعر روی خود بنمود و هوش از ما ببرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر روی خود بنمود و هوش از ما ببرد چیست ؟

قالب شعر روی خود بنمود و هوش از ما ببرد غزل است

مضمون اصلی شعر روی خود بنمود و هوش از ما ببرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر