بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

چشم ‌وا کن ششجهت یارست از بیدل دهلوی غزل 1739

غزل 1739 ام از 2828 غزلیات

چشم ‌وا کن ششجهت یارست و بس

1 چشم ‌وا کن ششجهت یارست و بس هر چه خواهی‌ دید، دیدارست‌ و بس

2 سبحه بر زنار وهمی بسته‌اند این‌گره‌ گر واشود تارست و بس

3 گر بلند و پست نفروشد تمیز از زمین تا چرخ هموارست و بس

4 هر نفس صد رنگ بر دل می‌خلد زندگانی نیش آزارست و بس

5 چند باید روز بازار هوس چینی‌ات را مو شب تارست و بس

6 باغ امکان نیست آگاهی ثمر جهل تا دانش جنون‌ کارست و بس

7 مبحث سود و زیان در خانه نیست شور این سودا به بازارست و بس

8 کاری از تدبیر نتوان پیش برد هر که در کار است‌، بیکارست و بس

9 دود نتوان بست بر دوش شرار چون ‌ز خود رستی ‌نفس‌ بارست‌ و بس

10 جهل ما بیدل به آگاهی نساخت نو ربر ظلمت شب تارست و بس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چشم ‌وا کن ششجهت یارست و بس

شاعر شعر چشم ‌وا کن ششجهت یارست و بس چه کسی است ؟

شاعر شعر چشم ‌وا کن ششجهت یارست و بس بیدل دهلوی می باشد.

شعر چشم ‌وا کن ششجهت یارست و بس در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر چشم ‌وا کن ششجهت یارست و بس چیست ؟

قالب شعر چشم ‌وا کن ششجهت یارست و بس غزل است

مضمون اصلی شعر چشم ‌وا کن ششجهت یارست و بس چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر