- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای ترک حور زاده، ز تندی و کودکی خون دل شکستهٔ ما را چه میمکی؟
2 بگشای زلف و غارت دلها ببین، اگر از بند زلف دلشکن خویش درشکی
3 مانند گل ز جامه پدیدار میشود اندام روشن تو ز خوبی و نازکی
4 هر کس که دید روی ترا نیک روز شد روزت خجسته باد! که ماهی مبارکی
5 ترک تو چون کنم؟ که ز ترکی هزار بار گر تیغ بر سرم شکنی، تاج تارکی
6 گویی حسود چاره سگالم چها کند؟ گر بشنود دگر که تو با اوحدی یکی