- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سزد که رنجه کنی یک زمان قدوم شریف به کنج کلبه احزان ما دهی تشریف
2 شبی به خلوتم از تُست آرزو که بود لب تو ساقی و رخساره شمع و غمزه حریف
3 شریف داشتم آن زلف را چو عمر دراز ولی چه سود که بر باد رفت عمر شریف
4 بگو به یار سبک روحم ای نسیم صبا بیا که جان گران جان همی کند تخفیف
5 ز جان بود همه خوفی کنون که جانم رفت مرا چه بیم ز بیم و چه خوف از تخویف
6 اگر در آب دو چشمم وگر در آتش دل خیال تو به همه حال مونس است و الیف
7 ز ما صلاح مجو ای صلاح جو، که به عقل نه عاقلی ست که دیوانه را کنی تکلیف
8 به کوی دوست تواند مرا صبا بردن ز بس که گشته ام از هجر ناتوان و ضعیف
9 مشو به سختی از امّید ناامید جلال و انّه «لرؤفً» و بِالعباد «لطیف»