- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بکوش و روی مگردان ز جور و بارکشی مگر مراد دل خویش در کنار کشی
2 چو اختیار دلت عشق روی دلداریست ضرورتست که جورش به اختیار کشی
3 به یاد او قدح زهر ناب میباید که همچو شربت شیرین خوشگوار کشی
4 به هر صفت که میسر شود بکن جهدی که خویش را به سر کوی آن نگار کشی
5 ز جاه و دولت دنیا دگر چه میطلبی؟ سعادت تو همین بس که جور یار کشی
6 اگر به آخر عمر این مراد خواهی یافت روا بود که همه عمرش انتظار کشی
7 چو اوحدی دلت ار با گلیست حیف مدار ز بهر خاطر گل گر جفای خار کشی