- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گنج اسم اعظم از ذات و صفات آشکارا کرده اندر کائنات
2 هر کجا کنجی است گنجی در وی است کنج هر ویرانه بی گنجی کی است
3 معنی او گنج و صورت چون طلسم در چنین گنجی بود آن گنج اسم
4 جام می باشد حبابی پر ز آب نوش کن جامی که دریابی شراب
5 نسخهٔ اسما بجو یک یک بخوان وحدت اسم و مسما را بدان
6 بی من و تو ، من تو ام تو هم منی ور تو من گوئی و تو باشد منی
7 در مراتب آن یکی باشد هزار در هزاران آن یکی را می شمار
8 آن یکی در هر یکی پیدا شده قطره قطره آمده دریا شده
9 اسم اعظم گنج و اسما چون طلسم نعمت الله را بجو دریاب اسم
10 آفتابی را ببین در ذره ای عین دریا را نگر در قطره ای