1 دام دردست و بلا دایره قید جهان عارف آنست کزین دایره بیرون باشد
2 همه عمر براحت گذراند اوقات فارغ از دغدغه گردش گردون باشد
3 نه در آن فکر که آیا چه کنم چون سازم نه در آن قید که یارب چه شود چون باشد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 به دل از گلعذاری خارخاری کردهام پیدا بحمدالله نیم بیکار کاری کردهام پیدا
2 درین گلشن چو گلبن از جفای گردش گردون بسی خون خوردهام تا گلعذاری کردهام پیدا
1 ای دل کدام قوم بملکی در آمده کان قوم را همیشه نتیجه سر آمده
2 گه مرده گاه زنده شده هر یکی ازان هر دم چو اهل سحر برنگی بر آمده
1 زبان خوشست که توحید حق کند به بیان اگر چنان نبود در دهان مباد زبان
2 زهی مکون کامل که هست در کونین رقم کشیده او نقش کاینا ما کان
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **