- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امشب آن شمع شبافروز به کاشانهٔ کیست روشن از ماه جهانتاب رخش خانهٔ کیست
2 آنکه ز افسانهٔ من دوش نمیرفت به خواب امشبش دیده به خواب خوش از افسانهٔ کیست
3 زلف و خالی همه دین و دل خلقی بربود کس ندانست که این دام که آن دانهٔ کیست
4 صد پری جلوهگر از هر طرفی بین چه عجب گر نداند دل سر گشته که دیوانهٔ کیست
5 نه به کس مایل مهر است نه کین حیرانم کآشنای که بود آن مه و بیگانهٔ کیست
6 ساغر عیش من از بادهٔ وصلت خالی است تا لبالب ز می وصل تو پیمانهٔ کیست
7 جای آن ماه بود خانهٔ بیگانه (سحاب) بنگر آن گنج گرانمایه به ویرانهٔ کیست