- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امشب آن نیست که در خواب رود چشم ندیم خواب در روضه رضوان نکند اهل نعیم
2 خاک را زنده کند تربیت باد بهار سنگ باشد که دلش زنده نگردد به نسیم
3 بوی پیراهن گم کرده خود میشنوم گر بگویم همه گویند ضلالیست قدیم
4 عاشق آن گوش ندارد که نصیحت شنود درد ما نیک نباشد به مداوای حکیم
5 توبه گویندم از اندیشه معشوق بکن هرگز این توبه نباشد که گناهیست عظیم
6 ای رفیقان سفر دست بدارید از ما که بخواهیم نشستن به در دوست مقیم
7 ای برادر غم عشق آتش نمرود انگار بر من این شعله چنان است که بر ابراهیم
8 مرده از خاک لحد رقص کنان برخیزد گر تو بالای عظامش گذری وهی رمیم
9 طمع وصل تو میدارم و اندیشه هجر دیگر از هر چه جهانم نه امید است و نه بیم
10 عجب از کشته نباشد به در خیمه دوست عجب از زنده که چون جان به درآورد سلیم
11 سعدیا عشق نیامیزد و شهوت با هم پیش تسبیح ملایک نرود دیو رجیم