1 توحید چو آفتاب عریان شدنست وز شبپره طبعان نه هراسان شدنست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 زهی مناقب مجد تو در جهان مشهور بدور دولت تو، رایت هدی منصور
2 کمینه پایه ز جاه تو هامه افلاک کهینه بنده ز خیل تو قیصر و فغفور
1 ایا خدای بخلقت نیافریده نظیر ستانه تو جهان را ز حادثات مجیر
2 جلال دولت و دینی نظام ملک و ملل پناه تیغ و کلاه و مدار چرخ و سریر
1 تا منت توست هم نشینم از ناز نمی کشد زمینم
2 خلخال هلال نعل سازم چون داغ تو می سزد سرینم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به