- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 توگویی مگر مرغ دستانسرای به ژاغر نهان کرده باریک نای
2 نه نای و نه انگشت نایی پدید نه لب کاندر آن نای دم دردمید
3 نوازد به جادوگری نای خویش فزاید بهر نغمه آوای خویش
4 تو گوییبر آن تنگ و باریک شاخ گشاده یکی بزمگاهی فراخ
5 نوازندگانی سر از باده مست به خنیاگری برده یکباره دست
6 همآهنگ، با نایها، چنگ ها درآمیخته جمله آهنگها
7 همه سازها بر اغانی زنند اوانی همی بر اوانی زنند