1 امروز که خورشید سمای سخنم کس را نرسددست به پای سخنم
2 خورشید که پادشاه هفت اقلیم است در کوی جهان است گدای سخنم
1 لعل او بازار جان خواهد شکست خندهٔ او مهر کان خواهد شکست
2 عابدان را پرده این خواهد درید زاهدان را توبه آن خواهد شکست
1 رخ تو رونق قمر بشکست لب توقیمت شکر بشکست
2 لشکر غمزهٔ تو بیرون تاخت صف عقلم به یک نظر بشکست
1 شمع شبها به جز خیال تو نیست باغ جانها به جز جمال تو نیست
2 رو که خورشید عشق را همه روز طالعی به ز اتصال تو نیست