- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امروز مها خویش ز بیگانه ندانیم مستیم بدان حد که ره خانه ندانیم
2 در عشق تو از عاقله عقل برستیم جز حالت شوریده دیوانه ندانیم
3 در باغ به جز عکس رخ دوست نبینیم وز شاخ به جز حالت مستانه ندانیم
4 گفتند در این دام یکی دانه نهادهست در دام چنانیم که ما دانه ندانیم
5 امروز از این نکته و افسانه مخوانید کافسون نپذیرد دل و افسانه ندانیم
6 چون شانه در آن زلف چنان رفت دل ما کز بیخودی از زلف تو تا شانه ندانیم
7 باده ده و کم پرس که چندم قدح است این کز یاد تو ما باده ز پیمانه ندانیم