- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امروز ناز را به نیازم نظر نبود زان شیوههای خاص یکی جلوهگر نبود
2 چشم از غرور اگر چه نمیگشت ملتفت عجز نگاه حسرت من بی اثر نبود
3 بس شیوههای ناز که در پرده داشت حسن اما تبسمی که شود پرده در نبود
4 آن خندهها که غنچهٔ سیراب مینهفت بیرون ز زیر پردهٔ گلبرگ تر نبود
5 من کشته کرشمه مژگان که بر جگر خنجر زد آنچنان که نگه را خبر نبود
6 دل را که نومقید زندان حسرت است جز عرض عشق هیچ گناه دگر نبود
7 وحشی نگفتمت که غرور آورد نیاز این سرکشی و ناز چرا بیشتر نبود