امروز اگر می بمن از بابافغانی شیرازی غزل 192

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

امروز اگر می بمن آن لب نرساند

1 امروز اگر می بمن آن لب نرساند پیداست که مخمور تو تا شب نرساند

2 نظاره ی جولان توام کی برد از هوش گر این طرفت بازی مرکب نرساند

3 بیچاره خرابی که دلش سوزد و از بیم دستی بچنان عارض و غبغب نرساند

4 فریاد من از وعده خلافیست کز آن لب هر بوسه که گوید به من اغلب نرساند

5 برخاست شراری ز دل گرم فغانی آزار بگلبرگ تو یا رب نرساند

عکس نوشته
کامنت
comment