- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امروز مرده بین که چه سان زنده میشود آزاد سرو بین که چه سان بنده میشود
2 پوسیده استخوان و کفنهای مرده بین کز روح و علم و عشق چه آکنده میشود
3 آن حلق و آن دهان که دریدست در لحد چون عندلیب مست چه گوینده میشود
4 آن جان به شیشهای که ز سوزن همیگریخت جان را به تیغ عشق فروشنده میشود
5 بسیار دیدهای که بجوشد ز سنگ آب از شهد شیر بین که چه جوشنده میشود
6 امروز کعبه بین که روان شد به سوی حاج کز وی هزار قافله فرخنده میشود
7 امروز غوره بین که شکر بست از نشاط امروز شوره بین که چه روینده میشود
8 میخند ای زمین که بزادی خلیفهای کز وی کلوخ و سنگ تو جنبنده میشود
9 غم مرد و گریه رفت بقای من و تو باد هر جا که گریه ایست کنون خنده میشود
10 آن گلشنی شکفت که از فر بوی او بی داس و تیش خار تو برکنده میشود
11 پاینده گشت خضر که آب حیات دید پاینده گشت و دید که پاینده میشود
12 پاینده عمر باد روان لطیف ما جان را بقاست تن چو قبا ژنده میشود
13 خاموش و خوش بخسپ در این خرمن شکر زیرا شکر به گفت پراکنده میشود
14 من خامشم ولیک ز هیهای طوطیان هم نیشکر ز لطف خروشنده میشود