به کوی عشق تو جان در میان از خاقانی شروانی غزل 231

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

به کوی عشق تو جان در میان راه نهم

1 به کوی عشق تو جان در میان راه نهم کلاه بنهم و سر بر سر کلاه نهم

2 گرم به شحنگی عاشقان فرود اری خراج روی تو بر آفتاب و ماه نهم

3 گرم به تیغ جفای تو ذره ذره کنند نه مرد درد تو باشم گرت گناه نهم

4 به باغ وصل تو گر شرط من یزید رود هزار طوبی در عرض یک گیاه نهم

5 به آسمان شکنی آه من میان دری است مراد آه توئی در کنار آه نهم

6 اگر به خدمت دست تو دررسد لب من ز دست بوس تو یارب چه دستگاه نهم

7 به جام عشق تو می تا خط سیاه دهند منم که سر به خط آن خط سیاه نهم

8 گدای کوی تو خاقانی است فرمان ده که این گدای تو را داغ پادشاه نهم

عکس نوشته
کامنت
comment