- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به سینه تیرنگاهت همان کند که کند به روز رزم سنان خدیو عرش جناب
2 خدیو عهد محمد حسین خان که مدام به طوع اوست قلوب و به طوق اوست رقاب
3 سپهر خنگی رستم دلی که رخشش را زآفتاب سزد زین و از هلال رکاب
4 به دور او که شود گرگ پاسبان غزال به عهد او که بود صعوه همنشین عقاب
5 نخورده روی کسی سیلیئی به غیر از دف ندیده گوش کسی مالشی به غیر رباب
6 کسی به کشور آباد او خراب ندید به غیر جغد که از این غمش دلی است خراب
7 اگر دمند به هر دم هزار انفخه ی صور هنوز بخت بد اندیش او بود در خواب
8 وجود خصم ضرور است ورنه شمشیرش ز کله ای که دهد طعمه ی ذباب و کلاب
9 زهی زوصف تو یک نکته و هزار حدیث خهی ز مدح تو یک شمه و هزار کتاب
10 خیام جاه تو را فرش ار چه ز اطلس چرخ ستارگان سپهرش چو میخ های طناب
11 اگر زلطف تو یک رشحه بر (سحاب) چکد هزار چشمهٔ حیوان روان شود ز سراب