جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

به از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 312

غزل 312 ام از 6329 غزلیات

به جان تو که مرو از میان کار مخسب

1 به جان تو که مرو از میان کار مخسب ز عمر یک شب کم گیر و زنده دار مخسب

2 هزار شب تو برای هوای خود خفتی یکی شبی چه شود از برای یار مخسب

3 برای یار لطیفی که شب نمی‌خسبد موافقت کن و دل را بدو سپار مخسب

4 بترس از آن شب رنجوریی که تو تا روز فغان و یارب و یارب کنی به زار مخسب

5 شبی که مرگ بیاید قنق کرک گوید به حق تلخی آن شب که ره سپار مخسب

6 از آن زلازل هیبت که سنگ آب شود اگر تو سنگ نه‌ای آن به یاد آر مخسب

7 اگر چه زنگی شب سخت ساقی چستست مگیر جام وی و ترس از آن خمار مخسب

8 خدای گفت که شب دوستان نمی‌خسبند اگر خجل شده‌ای زین و شرمسار مخسب

9 بترس از آن شب سخت عظیم بی‌زنهار ذخیره ساز شبی را و زینهار مخسب

10 شنیده‌ای که مهان کام‌ها به شب یابند برای عشق شهنشاه کامیار مخسب

11 چو مغز خشک شود تازه مغزیت بخشد که جمله مغز شوی ای امیدوار مخسب

12 هزار بارت گفتم خموش و سودت نیست یکی بیار و عوض گیر صد هزار مخسب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به جان تو که مرو از میان کار مخسب

شاعر شعر به جان تو که مرو از میان کار مخسب چه کسی است ؟

شاعر شعر به جان تو که مرو از میان کار مخسب جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر به جان تو که مرو از میان کار مخسب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر به جان تو که مرو از میان کار مخسب چیست ؟

قالب شعر به جان تو که مرو از میان کار مخسب غزل است

مضمون اصلی شعر به جان تو که مرو از میان کار مخسب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر