- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
2 به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست
3 نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل آنچه در سر سویدای بنیآدم از اوست
4 به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست
5 زخم خونینم اگر به نشود به باشد خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست
6 غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد ساقیا باده بده شادی آن کاین غم از اوست
7 پادشاهی و گدایی بر ما یکسان است که بر این در همه را پشت عبادت خم از اوست
8 سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست