- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به خاک پای امام و به حق نعمت او که نیست در سر من جز هوای خدمت او
2 بهشت اگرچه نه جای گناهکاران است گناه سوز بود آتش محبت او
3 اگر به معصیت آلوده گشت دامن من چه باک، پاک بود طاعتش به همت او
4 دمی خفاش گر افسرد غنچه دل را شکفته میشود از نوبهار دولت او
5 بود زمین و زمان از قدوم او خرم که او خلیفه حق است و دست قدرت او
6 چو دست بر سر ترسو نهد شجاع شود بخیل حاتم طی گردد از کرامت او
7 مطیع و عاصی خرد و کلان و ضیع و شریف برند بهره ز فیض زلال رحمت او
8 از آن پر است دل فیض از ولای امام که از نخاله طین وی است طینت او