1
تاطرف کلاه برشکستی
قدر کله قمر شکستی
2
در حلق دلم فتاد زنجیر
تا حلقهٔ زلف برشکستی
3
زان زلف شکسته عاشقان را
صد کار به کار درشکستی
4
درد دل ما به بوسه بردی
و آوازهٔ گلشکر شکستی
5
حلقهٔ در اختیار ما را
چندان بزدی که درشکستی
6
خاقانی را ز غیرت عشق
ناله همه در جگر شکستی