1 تا گرد رخت سنبل تر کاشته اند آن چاه رخت دل از مهر تو برداشته اند
2 آن چاه ذقن ، که دل درو می افتاد تا لب ببنفشهٔ تر انباشته اند
1 خسروا ، چون تو آسمان نارد خدمت و زمانه بگزارد
2 باد را هیبت تو بر بندد کوه را حملهٔ تو بردارد
1 ای در تو مقصد اهل هنر بر در تو حادثه نکند گذر
2 منهزم از خلق تو خیل فساد منتظم از نطق تو عقد گهر