تا نقش خیال دوست با ماست از سنایی غزنوی غزل 28

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

تا نقش خیال دوست با ماست

1 تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر خود تماشاست

2 آنجا که جمال دلبر آمد والله که میان خانه صحراست

3 وانجا که مراد دل برآمد یک خار به از هزار خرماست

4 گر چه نفس هوا ز مشکست ورچه سلب زمین ز دیباست

5 هر چند شکوفه بر درختان چون دو لب دوست پر ثریاست

6 هر چند میان کوه لاله چون دیده میان روی حوراست

7 چون دولت عاشقی در آمد اینها همه از میانه برخاست

8 هرگز نشود به وصل مغرور هر دیده که در فراق بیناست

9 اکنون که ز باغ زاغ کم شد بلبل ز گل آشیانه آراست

10 بر هر سر شاخ عندلیبی‌ست زین شکر که زاغ کم شد و کاست

11 فریاد همی کند که باری امروز زمانه نوبت ماست

عکس نوشته
کامنت
comment